"نامه وارده از یک شهروند غرب مازنی" به بنی هاشمیان دبیر ستاد پیگیری ایجاد استان جدید در غرب مازندران
لطفا استان شدن را هر ازچند گاهی با دعوت از عده ای خواص و نورچشمی پشت درهای بسته همراه با تبلیغات زورنالیستی و سرتیترها و تیترهای آنچنانی در جراید محلی و استانی صرف نکنید.
بی مقدمه: اگر می بينید که مثلا گرگان و دشت تبدیل به استان گلستان شد یقین بدانید همراهی همه لایه های اجتماعی بود.از امامان جمعه شجاع و مردمی گرفته تا شخصیت های حقیقی حقوقی تا خانواده های ایثارگران و جوانان و توده های مردم. جلسات دوره ای و پراکنده 15 تا 20 نفره و شعارهای بزرگ غیر عملیاتی دادن بیشتر و پیشتر ضرب المثل صدای دهل از دور... را به اذهان متبادر میسازد تا ستاد پیگیری استان جدید در غرب مازندران را.
برای توسعه ی نطقه ای استانی شدن یکی از راههای مهم و صد البته راهکار میانبر و محوری است که درچرایی آن هیچگونه شک و شبهه ای وجود ندارد ولی برای عملی کردن این محور عمده ی توسعه مشارکت همه ی گروههای و لایه های اجتماعی شرط اساسی است.
به خاطر نگارنده بیرون نمی رود که در قضیه استانی شدن گرگان و دشت نماینده شجاع و مردمی ولی فقیه در گرگان و دشت از تریبون رسمی نماز جمعه چه اتمام حجتی با مسئولین ارشد کشور کرد. یا پدر و مادر دو شهید برادر چگونه جلودار حرکتهای خودجوش و البته منظم و منطقی مردم بودند. و یا تلاشهای نماینده فقید و کارامد گرگان مرحوم حجت الاسلام دکتر قندهاری و هزار و یک اقدام کوچک و بزرگ که طرح آن از حوصله این مجال خارج است.
اکنون چندین سال است که جلسات محدود و معدودی در این باره بصورت پراکنده برگزار میشودولی نتایج عملی آن معلوم و مشخص وملموس نیست. به امید روزی که دست اندکاران این حرکت توسعه گرا پیگیری های خود را مردمی تر و با هدف تر و سهل الوصول تر عملیاتی و عمومی تر نماید.